مرگ به امر الهی (قرآن)مرگ جمعیت زیادی از بنی اسرائیل، به امر الهی اتفاق افتاد، بلکه مرگ تمام موجودات زنده، تنها با یک فرمان تکوینی خداوند اتفاق میافتد، و او کسی است که زنده می کند و می میراند. ۱ - مرگ موجودات زندهمرگ موجودات زنده، تنها با یک فرمان تکوینی خداوند انجام می شود: هو الذی یحی ویمیت فاذا قضی امرا فانما یقول له کن فیکون. «او کسی است که زنده می کند و می میراند و هنگامی که کاری را مقرر کند، تنها به آن می گوید: «موجود باش! » بی درنگ موجود می شود! » ۱.۱ - میراندن و زنده کردن به دست خدایعنی خدای تعالی کسی است که عمل زنده کردن و میراندن از آن اوست، و با این عمل، زندگان را از عالمی به عالمی دیگر منتقل می کند. و هر یک از این میراندن و زنده کردن مبدءی است برای تصرفاتش به نعمتهایی که با آن نعمتها بر آن کس که تدبیر امرش را می کند تفضل نماید، چون هر یک از میراندن و زنده کردن عالمی را به سوی آدمی می گشاید که در آن عالم از انواع نعمتهای خدایی استفاده می کند. ۲ - مرگ جمعیتی از بنی اسرائیلمرگ جمعیت زیادی از بنی اسرائیل به امر تکوینی خدا بود: الم تر الی الذین خرجوا من دیـرهم وهم الوف حذر الموت فقال لهم الله موتوا ثم احیـهم... «آیا ندیدی جمعیتی را که از ترس مرگ، از خانه های خود فرار کردند؟ و آنان، هزارها نفر بودند (که به بهانه بیماری طاعون، از شرکت در میدان جهاد خودداری نمودند). خداوند به آنها گفت: بمیرید! (و به همان بیماری، که آن را بهانه قرار داده بودند، مردند.) سپس خدا آنها را زنده کرد (و ماجرای زندگی آنها را درس عبرتی برای آیندگان قرار داد.) خداوند نسبت به بندگان خود احسان می کند ولی بیشتر مردم، شکر (او را) بجا نمی آورند.» ۲.۱ - شان نزولدر یکی از شهرهای"شام" بیماری طاعون راه یافت و با سرعتی عجیب و سرسام آور مردم یکی پس از دیگری از دنیا می رفتند در این میان عده بسیاری به این امید که شاید از چنگال مرگ رهایی یابند آن محیط و دیار را ترک گفتند از آنجا که آنها پس از فرار از محیط خود و رهایی از مرگ در خود احساس قدرت و استقلالی نموده و با نادیده گرفتن اراده الهی و چشم دوختن به عوامل طبیعی دچار غرور شدند پروردگار، آنها را نیز در همان بیابان به همان بیماری نابود ساخت. از بعضی روایات استفاده می شود که اصل آمدن بیماری مزبور در این سرزمین به عنوان مجازات بود، زیرا پیشوا و رهبر آنان از آنان خواست که خود را برای مبارزه آماده کنند و از شهر خارج گردند آنها به بهانه اینکه در محیط جنگ مرض طاعون است از رفتن به میدان جنگ خودداری کردند پروردگار آنها را به همان چیزی که از آن هراس داشتند و بهانه فرار قرار داده بودند مبتلا ساخت و بیماری طاعون در آنها شایع شد آنها خانه های خود را خالی کرده و برای نجات از طاعون فرار کردند و در بیابان همگی از بین رفتند مدتها از این جریان گذشت و حزقیل که یکی از پیامبران بنی اسرائیل بود از آنجا عبور نمود و از خدا خواست که آنها را زنده کند خداوند دعای او را اجابت نمود و آنها به زندگی بازگشتند. ۲.۲ - عذاب با بیماریاین آیه، همانگونه که در شان نزول آمد، اشاره سر بسته و در عین حال آموزندهای است. به سرگذشت عجیب یکی از اقوام پیشین، که بیماری مسری و وحشتناکی در محیط آنها ظاهر گشت، و هزاران نفر، از آن منطقه فرار کردند. ۲.۳ - عدم منافات مرض با امر تکوینیامر در این آیه شریفه، امر تکوینی است و منافاتی ندارد که مرگ این گروه از مجرای طبیعی واقع شده باشد، هم چنان که در روایات هم آمده است که به مرض طاعون مرده اند، و اگر تعبیر به امر (بمیرید) کرده و نفرمود" خدا ایشان را میراند و سپس زنده کرد"، برای این بود که بهتر بر نفوذ قدرت و غلبه امر الهی دلالت کند، چون تعبیر به انشاء در امور تکوینی از تعبیر به خبر دادن مؤثرتر و مؤکدتر است، هم چنان که در اوامر تشریعی تعبیر به اخبار مؤکدتر است از تعبیر به انشاء. ۳ - پانویس۴ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۴، ص۳۶۴، برگرفته از مقاله «مرگ به امر الهی». |